به گفته راویان حماسه بهمن ماه در آمل؛ سه سال پس از پیروزی انقلاب در بهمن ماه، گروه اتحادیه کمونیستها دست از جنگلهای شمال برنداشته بودند و درگیریها ادامه داشت، اما از دوازدهم تا بیست و دوم بهمن شور و حال خاصی در بین مردم شهر حاکم بود.
خبرگزاری فارس مازندران - زری طاهری| دوازدهم تا بیست و دوم بهمن ۱۳۵۷ در استان مازندران شرایط کاملا انقلابی بود، این اقدامات انقلابی نه تنها در سال پیروزی انقلاب بلکه پس از آن نیز در شهرهای مازندران تکرار شد، تا جایی که امروز پس از گذشت چهل و چهار سال از پیروزی انقلاب مازندرانیها همچنان حماسهساز هستند و یادگاران دوران دفاع مقدس در حال مرور خاطرات انقلابی.
هفته اول بهمن ماه یادآور حماسه ۶بهمن آمل در سال ۱۳۶۰ درست سه سال پس از پیروزی انقلاب بود، مردم این شهرستان چه پیش و چه پس از انقلاب فعالیتهای پررنگی برای به ثمر نشستن انقلاب اسلامی داشتند، یادگاران این حماسه در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری فارس در آستانه یوم الله ۲۲ بهمن به روایتگری حال و هوای شهر آمل شهری که به ظن دشمن قرار بود تصرف شود، میپردازند.
سید رحیم میرنژاد بازنشسته سپاه از یادگاران حماسه ششم بهمن آمل، میگوید: بهمن ماه، ماه حماسههای جانانه انقلابی است، سه سال از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی در یوم الله ۲۲ بهمن ماه گذشته بود که گروههای مختلفی در کشور بهدنبال سهمخواهی تشکیل شدند آنها دائما در حال یارگیری حتی در روستاها بودند، یکی از این گروهکها به جنگلهای آمل آمده و شهر آمل را خواستگاه خودشان قرار داده بودند.
وی اضافه میکند: ما به همراه تعدادی از بچههای محله به تشکیل انجمن اسلای و پایگاه مقاومت مبادرت کردیم، تعدادی سلاح نیز تحویل گرفتیم، هفتهای یک بار به بسیج رفته و از آنجا به مراکز مهم از جمله دادگاه انقلاب و مکانهای دیگر تقسیم میشدیم، شب قبل از حماسه ششم بهمن آمل بود که به همراه ۱۱ نفر از بچههای پایگاه شهید قاسمی به ساختمان بسیج رفته و بعد از توقفی کوتاه ۶ نفر از بسیجیان در آن ساختمان مستقر شدیم، در اولین شروع پست نگهبانی دو نفر از دوستان بالای ساختمان در حال نگهبانی بودند و بنده هم پاسبخش بودم.
میرنژاد ادامه میدهد: ساعت حدود ۱۱ونیم شب بود که صدای تیراندازی شدت گرفت تهاجم به شهر به صورت جدی انجام شد، به همراه برادر خانی به بالای پشت بام رفتم متوجه شدم که ساختمان بسیج کارگری تحت محاصره دشمن درآمده و تیراندازی از هر طرف به صورت هدفدار انجام میشود با مقداری فشنگ فقط یک تیربار ژسه سالم کار گذاشته و به یکی از بسیجیان ماموریت دادیم که فقط به سمت سینما بهمن شلیک کن تا از آن طرف حملهای صورت نگیرد.
*قدرت جمعی کارساز و نابودکننده است
این جانباز آملی تصریح میکند: بعد از آن برای یک کار مشورتی به اتفاق برادر خانی به طبقه دوم ساختمان رفتیم در یک اتاق در حال صحبت بودیم که ناگهان از ضلع شرقی شهرداری یک آر پی چی به سمت ما شلیک شد که خوشبختانه به دیواره پنجره اصابت کرد اتاق پر از دود شده بود اما به هیچ یک از ما دو نفر آسیبی نرسید. از ضلع شرقی شهرداری ورودی ساختمان بسیج به شدت مورد حمله بودیم؛ هر طور بود توانستیم تا صبح فردا مقاومت کنیم، نکته بسیار با اهمیت اینکه به اعتراف خودشان آنها تنها مقری را که میخواستند همان شب تصرف کنند همین ساختمان بود و بقیه مقرها را میخواستند صبح ششم بهمن با حمایت مردم به اشغال خودشان دراوردند که عنایت دوستان و تدبیر خداوند کمک کرد.
این راوی جنگ خاطرنشان میکند: صبح ششم بهمن به صورت خودجوش بدون فرماندهی واحد به خیابانها آمدند و خودشان را سپر دفاعی نیروهای مسلح اعم از سپاهی و بسیجی کردند، از سمت دبیرستان امام خمینی به سمت میدان هفده شهریور دوطرفه بود و تعدادی خودروها در خیابانها پارک بود، راز ماندگاری این حماسه بود، حمایت و تدبر مردم کاملا ملموس بود، تمام خیابانها و کوچهها سنگر ساختند تا کسانی که اسلحه داشتند جان پناهی داشته باشند، شهر را خدمات مردمی فرا گرفت، انواع خدمات مردمی از امداد و نجات، پذیرایی و غیره مهیا بود و ارائه میشد.
وی با بیان اینکه درس بزرگ این حماسه این بود که با اتکای به خداوند میتوان ناممکنها را ممکن کرد، اینکه قدرت جمعی کارساز و نابودکننده است، میگوید: ۱۰ روز بعد از این عملیات راهی جبهه شدم، اول فروردین سال ۱۳۶۱ بود که در عملیات فتح المبین از ناحیه کتف مورد اصابت گلوله قرار گرفتم و در بیمارستان بستری شدم، باری دیگر در آذرماه همان سال به جبهه رفتم، بعد از دو ماه بازگشتم، سپس در سال ۱۳۶۳ راهی کردستان شدم و چهار ماه در منطقه جنگی حضور داشتم، سپس در سال ۱۳۶۴ به جبهه جنوب رفتم در عملیات والفجر هشت شیمیایی شدم، الان بهعنوان جانباز در جبهه فرهنگی در خدمت این نظام و انقلاب هستم.
*گروه کمونیستی از شهر ناامید اما در جنگلها سرگردان بود
احمد کوهستانی نیز با اشاره به وقایع بعد از حماسه ششم بهمن در آمل، میگوید: بعد از اینکه گروه اتحادیه کمونیستها به شهر آمل حمله کردند حدود کمتر از ۴۸ ساعت شاهد حضور حماسی مردم بودیم و تعدادی از باقیماندهها به سمت جنگل فرار کردند و چند روزی را در میانه جنگل در منطقه ییلاقی گزنا سرا ماندند، این گروه حدود ۲۲ نفره که از فرماندهان اصلی این حوادث و از اتحادیه کمونیستها بودند در این منطقه اسکان یافتند.
وی خاطرنشان میکند: ما هم با یک هلیکوپتر با حضور سردار بهنام، سردار رزاقیان و حاج آقا حسینی و شهید محمدیان به آن منطقه رفتیم در آنجا یک درگیری بین ما سه نفری که از هلیکوپتر پیاده شدیم با آن گروهی که در زیرزمین یک خانه بزرگ مستقر شده بودند اتفاق افتاد.
کوهستانی ادامه میدهد: در این درگیری شهید محمدیان شهید شد من و سردار بهنام زخمی شدیم بعد از آن گروه کمکی رسیدند، این قائله خاتمه پیدا کرد و آنها به سمت جنگل بازگشتند، تقریبا تا دوازدهم بهمن برخیها در جنگل و بعضی از جنگل خارج شدند، بعد در اسفند ماه نیز در همان منطقه دیگری اتفاق افتاد.
این یادگار دوران دفاع مقدس تاکید میکند: وضعیت جنگلها بعد از حماسه آمل آرام بود و مردم مشغول جمع آوری سنگرهای اضافه و مسؤولین مشغول پاکسازی شهر بودند و این وضعیت از دوازدهم تا بیست و دوم بهمن شور و حال خاصی را در بین مردم ایجاد کرده بود که حضور پررنگ مردم را در شهر داشتیم.
وی تصریح میکند: درسی که از آن حادثه گرفتیم نشناختن مردم بود فکر کردند گاها مشکلات اقتصادی که گاها امروز هم همین فکر را میکنند که این مشکل مردم را به طرف آنها میکشاند، بود مردم مسلمان و شیعه بودند اسلام را دوست دارند، اگر مشکلاتی هست باید در جای دیگر بررسی شود حماسه مردم این درس را به ما داد که این انقلاب با حضور مردم به پیروزی رسید و الان هم با حضور مردم به سرمنزل مقصود خواهد رسید.
پایان پیام/۸۶۰۴۸/ج